تکرار کننده، بازگو کننده، مکرر کننده، ازسر گیرنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکرر، تکراری سایر معانی: تکراری (به ویژه به طور ملالت آور)، بازانجامی، پی درپی، دمگیر