ایمنی از همبستگی [رمزشناسی] در توابع بولی، ویژگی یک تابع بولی nمتغیرۀ f، هرگاه اطلاعات متقابل بین خروجی و همۀ زیربُردارهای kتایی از متغیرهای ورودی صفر باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات سایر معانی: پناه، مدافع، حامی، دفاع کردن [فوتبال] دفاع کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حق رای، حق مخصوص، ازاد کردن، حق رای دادن سایر معانی: (اجازه یا امتیازی که از سوی دولت و غیره به شخص یا شرکتی داده می شود) امتیاز، فرداد، برترانه، (اجازه یا امتیازی که برخی شرکت ها به افراد م ...
اسانی، ازادی، معافیت، روانی، استقلال سایر معانی: آزادی، حریت، رهایی، رهایش، آزادی از زندان، عفو، بخشودگی، آزادی از بردگی، اختیار داشتن، آزادی عمل داشتن، آزاد بودن، آسانی، سهولت، آزادگی، رادم ...
امتیاز، حق ویژه، امتیاز مخصوص، حق ارثی سایر معانی: امتیاز (به ویژه امتیاز ناشی از طبقه ی اجتماعی یا مقام بخصوص)، اختیار، امتیاز ویژه، حق، مزیت، برتری، تفوق، رجحان، ویژگی برجسته، (قدیمی) سابق ...