کهنه پرستی، محافظه کاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشامد گویی کردن، چندک زدن، دولا شدن، قوز کردن سایر معانی: (برای حمله و یا از ترس و غیره) خود را جمع کردن، خف کردن، کز کردن، دولا کردن یا شدن، (چاپلوسانه) تعظیم و تکریم کردن، خضوع و خشوع کرد ...
جلوس کردن، قرار گرفتن، نشستن سایر معانی: تمرگیدن، (پرنده) قرار گرفتن، (روی تخم) خوابیدن، (قاضی یا وکیل مجلس و غیره) شاغل بودن، عضو بودن، (دادگاه یا مجلس شورا و غیره) جلسه داشتن، (برای نقاشی ...