معمارى : دنده دار [عمران و معماری] دندانه دار - شیاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] ناحیه خوراک گیر شیاردار
[زمین شناسی] غلتک شیاری
باند شیاردار [حملونقل هوایی] باندی که بر سطح آن شیارهایی استاندارد تعبیه شده است تا در هنگام بارندگیهای شدید از غرقاب شدن آن جلوگیری شود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ریلبند شیاردار [حملونقل ریلی] ریلبندی که بر آن شیاری برای استقرار دندانۀ زینچۀ فلزی در محل نشیمنگاه ریل ایجاد شده است|||متـ . تراورس شیاردار ...
حک شده سایر معانی: (verb transitive) حک کردن، تراشیدن، کنده کاری کردن، بریدن
شیاردار [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی گیاهانی که بخشهایی از آنها دارای فرورفتگیهای باریک و بلند یا شیارکهای (fissures) کمعمق یا مجراهای (channels) باز است ...
باندی که بر سطح آن شیارهایی استاندارد تعبیه شده است تا در هنگام بارندگیهای شدید از غرقاب شدن آن جلوگیری شود [حملونقل هوایی]
تایری که بر رویۀ آن شیارزنی شده است [مهندسی بسپار - تایر]
رینگ تراکمی که برای روغنکاری بهتر دارای شیار است |||متـ . حلقۀ تراکم شیاردار [قطعات و اجزای خودرو]