چانهزنی [اعتیاد] یکی از انواع رایج انکار که در آن فرد میکوشد تا با تغییر در رفتارهای اعتیادی یا مقدار مصرف الکل و مواد با به تعویق انداختن زمان ترک، همچنان به اعتیاد خود ادامه بد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مرحلۀ چانهزنی [روانشناسی] سومین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که در آن فردِ روبهمرگ برای عقب انداختن پایان زندگی، به چانه زدن در معامله با خدا یا تقدیر می ...
فراگیری، اکتساب، مالکیت، حصول، استفاده سایر معانی: به دست آوری، کسب، یابش، (چیز یا شخص) به دست آمده، افزوده شده، تملک یافته [حسابداری] تحصیل [برق و الکترونیک] اکتساب [صنعت] کسب کردن، فراگرفت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توافق، پیمان، سازش، موافقت، قرار، قبول، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، مطابقهء نحوی، معاهده و مقاطعهء، شرط، عهد نامه سایر معانی: قبولی، همداستانی، سازگاری، سازواری، همدلی، موافقتنامه، تفاهم نامه ...
دست یابی، نیل، عادت، اکتساب، حصول سایر معانی: به دست آوری، کسب، رسیدن به، فضیلت، کمال، هرچیز دستیابی شده در اثر کوشش، مهارت، هنر
آینده، آتی، فرارسیدن، آمدن، ورود، نزدیکی (از نظر زمان)، آینده دار، آتیه دار، امیدبخش، ظهور
هم اهنگسازی سایر معانی: هم اهنگ سازی
نظریهای ناظر بر روشی در تصمیمگیری برای وضعیتی که در آن، نفع طرفهای درگیر در چانهزنی برای دستیابی به راهحلی است که وضعیت هریک از طرفها را بهبود میبخش ...
یکی از انواع رایج انکار که در آن فرد میکوشد تا با تغییر در رفتارهای اعتیادی یا مقدار مصرف الکل و مواد با به تعویق انداختن زمان ترک، همچنان به اعتیاد خود ادامه بدهد [اعتیاد] ...