جلو، قبل، مقدمه، قسمت جلو سایر معانی: اولین بخش، قدیم ترین بخش، پیشین ترین بخش، سر ودست [نساجی] قسمت اولیه کارد پشم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلو، صف جلو، جلودار سایر معانی: خط مقدم، جلوتر از همه، طلایه