[آب و خاک] گل یخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] یخ حفره
ترقه، فشفشه سایر معانی: تراکه
آتش بازی
تمایل، عاطفه، نیت، احساس، ضعف ناشی از احساسات سایر معانی: گرایش، (معمولا جمع) عواطف، احساسات، نظر، عقیده، باور، (مثلا هنگام نوشیدن به سلامتی کسی) جمله ی درودآمیز، تعارف، درود، حساسیت، سوهش پ ...
گیاه، رستنی(ها)، رویش، نبات، گیاهان، زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی [صنایع غذایی] زندگی گیاهی [زمین شناسی] پوشش گیاهی [کوه نوردی] گیاه