تورق، انعطاف پذیری، انعطاف، قابلیت انعطاف سایر معانی: خمش [حسابداری] قابلیت انعطاف [عمران و معماری] انعطاف پذیری - خمش پذیری - انعطاف - سازگاری - قابلیت انعطاف [برق و الکترونیک] انعطاف پذیری ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ضریب انعطاف پذیری [زمین شناسی] ضریب انعطاف پذیری
انعطافِ شناختی [روانشناسی] توانایی ارزیابی عینی و رفتار منعطف که بر سازگاری و عینیت و بیتعصبی دلالت دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] نرمی میانی
[عمران و معماری] ماتریس انعطاف پذیری جزء
انعکاس پذیری
[نساجی] انعطاف پذیری مالیاتها
سازگاری، وفقپذیری، قابلیت توافق و سازش، سازواری سایر معانی: وفق پذیری [ریاضیات] قابلیت انطباق، وفق پذیری، تطبیق پذیری
اسانی، ازادی، معافیت، روانی، استقلال سایر معانی: آزادی، حریت، رهایی، رهایش، آزادی از زندان، عفو، بخشودگی، آزادی از بردگی، اختیار داشتن، آزادی عمل داشتن، آزاد بودن، آسانی، سهولت، آزادگی، رادم ...
سختی، نرم نشدنی، ارام نشدنی، تسکین ناپذیری، کینه توزی سایر معانی: سنگدل
بیرحمی، سخت دلی
تندی، سختی، خشونت، سخت گیری، ظلم، دقت زیاد سایر معانی: شدت، ستهمی، صلابت، فرسختی، جور، سرکوبگری، گرما یا سرمای شدید، دقت، نازک بینی، سفتی، سختناکی (به ویژه سختناکی بافت ها یا اندام بدن)، رجو ...