طلسم، بت، صنم سایر معانی: (مجازی - هر چیزی که بیش از حد معمول مورد علاقه یا پیروی باشد) وسواس، خوره ی چیزی بودن، بت واره ساختن (از چیزی)، جادو (اشیایی که به ویژه در نظر قبایل بدوی دارای قدرت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمادکامی [روانشناسی] نوعی کژکامی که در آن یک شیء یا بخشهای غیرجنسی اندام موضوع ترجیحدادهشده برای رابطه و فعالیت جنسی است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نمادکامانه [روانشناسی] مربوط به نمادکامی
لافزن، بت، صنم، معبود، خدای دروغی، دغل باز سایر معانی: (هرچیزی که زیاده تحسین و تقدیس شود) صنم، پرسته، (در مذاهب یکتاپرست - هر الهه یا دارگونه یا خدا به جز خداوند یکتا) خدای دروغین، عقیده ی ...
انحراف، بدراهی، انحراف جنسی یا اخلاقی سایر معانی: انحراف جنسی، کژراهی جنسی، گمراهی، ضلالت، تباهی (روحی و فکری)، نابهنجاری، تحریف، واتگشت [بهداشت] کژراهی جنسی
طلسم، جادو، تعویذ، جادوگرانه سایر معانی: لام چه، چشم آرو
نوعی کژکامی که در آن یک شیء یا بخشهای غیرجنسی اندام موضوع ترجیحدادهشده برای رابطه و فعالیت جنسی است [روانشناسی]