[عمران و معماری] آجرنما - آجر روکار [زمین شناسی] آجر نما، آجر رو کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزن واگرا [حملونقل ریلی] سوزنی که دو مسیر واگرا را به هم متصل میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
[آب و خاک] آزمایش های برداشت خاک سطحی
[نفت] روکش کردن با فلز سخت [ریاضیات] پوشش سخت، پوشش سخت سای، سخت پوشی، سخت کردن سطحی
[عمران و معماری] سخت گردانی سطحی [ریاضیات] سختی سطحی
میاناسازی [مهندسی مخابرات] عمل ایجاد ارتباط با محیط بیرون بهوسیلۀ میانا
[عمران و معماری] سنگفرش [زمین شناسی] سنگ فرش
[عمران و معماری] روکاری - صاف کردن - لایه پوششی [زمین شناسی] روسازی (راه)، رویه، سطح، ظاهر، بیرون، نما، ظاهری، سطحی [ریاضیات] سخت گردانی سطحی، سخت کردن سطحی
[عمران و معماری] طاقک آببند [زمین شناسی] طاقک آببند
شدید، قطری سایر معانی: قطری، شدید
محجوب، دارای عدم اتکاء بنفس سایر معانی: فاقد اعتماد به نفس، ناخوداستوار، کم رو، سربه زیر، خجالتی
(verb transitive) به مخاطره انداختن، در معرض خطر گذاشتن