endangered
/enˈdeɪndʒər/

معنی

(verb transitive) به مخاطره انداختن، در معرض خطر گذاشتن

دیکشنری

در معرض خطر
فعل
endangerبه مخاطره انداختن
endangerدر معرض خطر گذاشتن

ترجمه آنلاین

در خطر انقراض

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.