نهان بین، روشن بین سایر معانی: وابسته به نهان بینی یا روشن ضمیری، ژرف بین، روشن ضمیر، غیب بین، غیب گو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارج دنیایی، بیرون از جهان یا دنیا سایر معانی: (خارج از جهان فانی) فراجهانی، ورا دنیوی
ضربان پیشرس [پزشکی] انقباض پیشرس قلب که از ضربآهنگ بهنجار منتقل میشود و در پاسخ به تکانهای در جایی در قلب بهجز گره سینوسی ـ دهلیزی پدید میآید ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ارتباط افکار با یکدیگر، دوهم اندیشی سایر معانی: (پیرا روان شناسی) دور آگاهی، دور همدردی، اندیشه خوانی، ارتباط ذهنی
پیرایش سایر معانی: (خوراک) مخلفات، سرشاخه زنی، هرس، اصلاح مو، کوتاه کردن مو، (عامیانه) کتک مفصل، (عامیانه) شکست فاحش، (عامیانه) کلاهبرداری، گول زنی، فریب، دغلکاری، حاشیه ی تزیینی (لباس و غیر ...
نوعی واکنش به محرکهای خارجی بدون دخالت حواس شناختهشده [روانشناسی]
انقباض زودهنگام دهلیزی بعد از انقباض بطنها، بهعلت بازگشت محرک درجهت معکوس از بطن به دهلیز [علوم پایۀ پزشکی]
انقباض منفردی که در اتصال دهلیزیـ بطنی رخ میدهد و بهسمت دو دهلیز و دو بطن حرکت میکند [علوم پایۀ پزشکی]