[آمار] طراحی بهینه آزمایشها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] شبه آزمایش
مطالعۀ شبهتجربی [علوم دارویی] نوعی مطالعۀ تجربی که در آن پژوهشگر در تخصیص تصادفی درمان یا دارونما یا سایر ضوابط مطالعات تجربی نقش اندکی دارد یا تقریبا نقشی ندارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مطالعۀ شبهتجربی [علوم سلامت] نوعی مطالعۀ تجربی که در آن پژوهشگر در تخصیص تصادفی درمان یا دارونما یا سایر ضوابط مطالعات تجربی نقش اندکی دارد یا تقریبا نقشی ندارد ...
[ریاضیات] تکرار آزمایش [آمار] تکرار آزمایش
[آمار] استواری در طرح آزمایش
[ریاضیات] خاصیت قرینگی آزمایش
[زمین شناسی] آزمایش درختی [آمار] آزمایش درختی
استقرایی، از معلول بعلت رسیده، استنتاجی، با استدلال قیاسی، از مخلوق بخالق پی برده سایر معانی: مبتنی بر تجربه و مشاهده، تجربی، آزمون مدارانه، وابسته به پدیده سنجی (مخالف از علت به معلول یا: a ...
بتا، دومین حرف الفبای یونانی سایر معانی: حرف دوم الفبای یونانی، رقم دوم (فهرست یا لیست)، نفر یا چیز دوم، (نجوم) نام دومین ستاره ی هر استارگان (صورت فلکی) از نظر میزان درخشش (که بعد از آن نام ...
کشف، اکتشاف، یابنده، پی بری سایر معانی: یابش، یاب گری، نویابی، یافته، چیز کشف شده، یابه، دستاورد، (حقوق) مقدمات محاکمه (مانند گرفتن استشهاد و گردآوری مدارک و اطلاعات مربوطه)، پیشگردهای دادرس ...
(فلسفه و علوم) آروین گرایی، تجربه گرایی، (قدیمی) چاخان بازی، وانمودسازی، شارلاتان گری، طبابت تجربه ای، علاج تجربه، زبان بازی