واژۀ نهایتاًدورهای [ریاضی] دنبالهای از حروف که از مرتبهای به بعد، واژۀ دورهای باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
عواقب بعدی، پسایند سایر معانی: پیامد، نتیجه (به ویژه نتیجه ی ناخوشایند)، (کشاورزی) پس چین، محصول ثانوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپس، بعد از آن، بعدا، پس از ان، پس سایر معانی: بعدازان
آینده، آتی، فرارسیدن، آمدن، ورود، نزدیکی (از نظر زمان)، آینده دار، آتیه دار، امیدبخش، ظهور
اخرت، از این پس، از این ببعد، سپس سایر معانی: پس از مرگ، (در) جهان باقی، (در) آخرت، از این به بعد، من بعد، در آینده، (در کتاب یا مقاله و غیره) ذیلا، در صفحات یا بخش های آینده
آخر، بعدی، اخیر، دومی، اخری، عقب تر، این یک سایر معانی: آخری، نهایی، پایانی، پسین، واپسین، اخیرالذکر، پسین گفته، پسین یاد، دومی (در برابر: اولی former) [ریاضیات] نوع اول، دوم، اخیر، قسمت اخی ...
تجسم، مجسم سازی، مادی سازی
خلاصه، نتیجه، سرانجام، حاصل، اخرین شماره سایر معانی: پیامد
خلیفهای، نیابتی، به نیابت قبول کردن، وابسته به خلیفه سایر معانی: وابسته به نیابت یا جانشینی، وکالتی، (انجام شده یا تحمل شده به جای شخص دیگر) بلاگردان، (زیست شناسی - وابسته به عملی که یک اندا ...