همدلی [روانشناسی] درک حالات هیجانی شخص دیگر با مشاهدۀ وضع و حال هیجانی او
واژههای مصوب فرهنگستان
تلقین، یکدلی، انتقال فکر سایر معانی: همدلی، هم احساسی، احساس یگانگی (با همدردی: sympathy مقایسه شود)، هیپوتیزم و روانشناسی انتقال فکر [سینما] تشریک احساس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آموزش همدلی [روانشناسی] روشی که عموما برای افزایش ارتباطات همدلانه به کار میرود
همسازی، سازگاری، سازش پذیری، دمسازی سایر معانی: مطابقت [خودرو] سازگاری [شیمی] سازگاری [عمران و معماری] سازگاری - اخت - همسازی [کامپیوتر] سازگاری [برق و الکترونیک] سازگاری ؛ هم سازی توانایی س ...
اعتصاب همدردانه (برای ابراز همدردی با دیگر کارگران اعتصابی و غیره)
درک حالات هیجانی شخص دیگر با مشاهدۀ وضع و حال هیجانی او [روانشناسی]