جاذب امواج صدا و رادار، فاقد انعکاس، ناپژواک، بی پژواک، بدون انعکاس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعلی، بدلی، تقلیدی سایر معانی: سرمشقی، والوچی، مانشی، مقلد، (هنرمند) تقلید درآر، مقلدانه، مصنوعی، ساختگی، ناسره
مکرر، تکراری سایر معانی: تکراری (به ویژه به طور ملالت آور)، بازانجامی، پی درپی، دمگیر