ادم ساده، بره، گوشت بره سایر معانی: آدم مظلوم، آدم معصوم (به ویژه طفل)، آدم آرام و بی آزار، بچه گوسپند، شیشک، پوست بره (lambskin هم می گویند)، عزیز، گرامی، نور چشم، آدم ساده لوح، گولو، بی تج ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودن، احمق سایر معانی: پخمه، دیرآموز
(امریکا - خودمانی)، کار آسان، کار بی دردسر، سهل، مثل آب خوردن، زود تسلیم، گولو، مطیع، هالو
کسیکه قربانی دیگران شود، بز طلیعه سایر معانی: سپر بلا، بلاگردان، کسی که گناه دیگران را به گردن او می اندازند، (در اصل - یهودیان باستان) بز قربانی که خاخام گناهان مردم را در گوشش می خواند و س ...
بوقلمون، واخورده سایر معانی: (جانور شناسی) بوقلمون (تیره ی meleagrididae به ویژه meleagris gallopavo که اهلی است و agriocharis ocellata که وحشی و بومی امریکای مرکزی است)، گوشت بوقلمون، (امری ...