خسته کننده، ملول کننده، نواره سایر معانی: سنبنده، سوراخ ساز، سفتگر، پرماهگر، مته دهان، ملالت آور، دلزن، دلزننده، کدورت انگیز، سفتن، عمل سوراخ کردن، سوراخ یا چاه حفر شده توسط مته یا هر چیز گر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج خلق، خسته کننده، کسل کننده، ناراضی سایر معانی: ملال انگیز، ملالت اور