استرداد [عمومی] بازگرداندن عوارض گمرکی کالاهای وارداتی، درصورتیکه این کالاها مجددا صادر شوند
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] تار کشیده شده و سفت در پارچه - عیبی در پارچه که در اثر گیر کردن نخ تار در پشت ماشین بافندگی ایجاد می شود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسارت، زیان، ضرر، گزند سایر معانی: آسیب، گزایش، موجب ضرر یا زیان، وسیله ی آسیب رسانی [حقوق] زیان، خسارت، ضرر
تخفیف، نزول، تخ-فیف، برات را نزول کردن، تخفیف دادن، کاستن سایر معانی: (قیمت و غیره) تخفیف، کاهش بها، کم کردن (قیمت و کارمزد و غیره)، کاستن مبلغ وام (از سوی وام دهنده به شرط آن که وام گیرنده ...
بخش زیرین، زیر، (امور مالی و بازرگانی) کسادی، کاهش قیمت ها، زیان (معمولا به صورت: روبه کاهش یا کسادی on the downside)
مانع، محظور، اشکال، گیر، رادع سایر معانی: (هرچیزی که جلوگیری کند یا به تاءخیر اندازد) مانع، جلوگیر، پاگیر، دست و پاگیر، سربار، درنگ انگیز، راه بند، بازدار، (نقص گفتار) لکنت، گرفتن زبان، تته ...
نا مناسبی، نارسایی، بی کفایتی، نابسندگی، عدم تکافو سایر معانی: عدم کفایت، نابسندیدگی، کمبود، کمداشت، ناکافی بودن [حسابداری] عدم کفایت [ریاضیات] بی کفایتی، عدم تکافو، نارسائی ...
ناراحتی، ناجوری، زیان، نارضایتی سایر معانی: (قدیمی) ناراحتی، زحمت، خسران
دام، تله، گودال سرپوشیده سایر معانی: خطر یا اشکال غیر منتظره، (چاله ای که برای گرفتار کردن شکار روی آن را پوشانده اند) تله، چال دام