تحسین، ستایش، پرستش، نیایش، چاپلوسی، تعریف، تمجید، رجز، خوشامد گویی صمیمانه، تمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، تمجید کردن، تعریف کردن، علم کردن، ریشخند کردن، لاف زدن، خوشامد گویی کردن، ستودن، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابسته به توهم زایی، توهم زا، روان گردان، وابسته به داروهای توهم زا، روان گردان وابسته به داروهای توهم زا داروی توهم زا، داروی روان گردان
مشبع، سیر، اشباع شدن، سیر کردن سایر معانی: پر کردن، وازده کردن، دلزده کردن (از فرط سیری)، فرونشاندن، اغنا شده، اشباع شده (از خوراک یا لذت و غیره)، فروشناندن، اقناع شدن [خاک شناسی] نزداشباع ش ...
قسمت، قطعه، بخش، خیش، حصه، بهره، سهم، سهمیه، قیچی کردن، بخش کردن، سهم بردن، تسهیم کردن سایر معانی: لخت، بخشه، پرمه، بون، بهر، برخ، نقش، رل، سهم شرکت یا کارخانه، تقسیم کردن، حصه کردن، قسمت کر ...
(ارتش آمریکا) نیروهای ویژه (عنوان کامل: u.s. army special forces)
پرده نقش دار سایر معانی: (معمولا به صورت اسم مفعول) فرشینه پوش کردن، با پروز آذین کردن، (از ریشه ی فارسی: تافته یا تافتن)، فرشینه، پروز، پارچه ی رومبلی، پرده قالیچه نما، ملیله دوزی [نساجی] پ ...
دو سایر معانی: دو (2)، دو تا، دو عدد، زوج، جفت، (ورق بازی) دولو، خال دو، (تاس بازی) دو، عدد دو، شماره ی دو، شماره دو [برق و الکترونیک] دو [ریاضیات] دو
گوناگون، دارای رنگهای متغیر سایر معانی: رنگارنگ، الوان، چندرنگه
چند رنگ سایر معانی: رنگارنگ، الوان، چندرنگه، ملون، چندفام، متلون، متنوع، چندگونه، چندسان، گوناگون، مختلف، جورواجور [زمین شناسی] متنوع، رنگارنگ - به یک رسوب یا سنگ رسوبی گویند، مانند طبقات قر ...
آسیایی که مقداری معین از قهوۀ پیمانهشده را به دست میدهد [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی]
واژههای مصوب فرهنگستان
گونهای آویشن به شکل بوتهای با ساقههای خیزان و بسیار منشعب و شاخههای گلدهنده به طول 8 تا 18 سانتیمتر و در زیر گلآذین پوشیده از کرکهای نسبتا کوت ...
وضعیتی که براثر افزایش غلظت اسید یا کاهش ذخایر قلیایی در خون و بافتهای بدن ایجاد میشود و به کاهش پ.هاش خون منجر میشود [تغذیه]