two
/ˈtuː/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

دو
سایر معانی: دو (2)، دو تا، دو عدد، زوج، جفت، (ورق بازی) دولو، خال دو، (تاس بازی) دو، عدد دو، شماره ی دو، شماره دو
[برق و الکترونیک] دو
[ریاضیات] دو

دیکشنری

دو
twoدو

ترجمه آنلاین

دو

مترادف

bifurcation ، bilaterality ، binary ، brace ، couple ، deuce ، dichotomy ، diremption ، dos ، double ، doublet ، dual ، duality ، duet ، duplexity ، duplicity ، dyad ، pair ، span ، team ، twain ، twin ، twins

واژه‌های مشابه

two address

با دو نشانی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two and twenty

بیست ودو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two bath pad batch dyeing method

[نساجی] روش رنگرزی دو حمامی پدبچ

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two bath pad steam dyeing method

[نساجی] روش رنگرزی دو حمامی پد استیم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two brick wall

[عمران و معماری] دیوار دو آجری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two by two rectangle

[ریاضیات] مستطیل دو در دو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two color subtractive system

[سینما] نظام دورنگی کاهش

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two color system

[سینما] نظام دورنگی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two colour process

[سینما] فرآیندهای دورنگ

دیکشنری انگلیسی به فارسی

two days d

دوروزدرنگ، دوروزمعطلی

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش