[ریاضیات] انتگرال غالب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صعودی، بالا رونده، فراز جو، فراز گرای سایر معانی: ascendent : فراز جو، نج، سمت الراس، نوک [ریاضیات] صعودی، بالارو
فرمان دهنده، حاکم، امرانه، دارای چشم اندازوسیع
سریای که هر جملۀ آن ناکمتر از جملۀ متناظر در سری مفروض دیگری است [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان