معنی

صعودی، بالا رونده، فراز جو، فراز گرای
سایر معانی: ascendent : فراز جو، نج، سمت الراس، نوک
[ریاضیات] صعودی، بالارو

دیکشنری

صعود
صفت
ascending, ascendant, ascendent, ascensionalصعودی
climbing, rising, ascendant, ascending, ascendent, ascensiveبالا رونده
ascendant, ascendentفراز جو
ascendant, ascendentفراز گرای

ترجمه آنلاین

صعودی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.