نم زدن، تر کردن، رنگ پاشیدن، سرسری کارکردن، در اب شلپ شلپ کردن، بطور تفریحی کاری را کردن سایر معانی: (با پاشیدن یا فرو کردن) نم زدن، (به ویژه با دست) با آب بازی کردن، شلپ شلوپ کردن، (با: at ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهمال کار، بیهوده وقت گذراندن، چرت زدن سایر معانی: (با ولگردی یا آهسته کاری) وقت تلف کردن، گهتباهی کردن، ولگردی کردن، فس فس کردن، کرکری خواندن، وقت کشی کردن (معمولا با: away)، اتلاف وقت ...