معنی

اهمال کار، بیهوده وقت گذراندن، چرت زدن
سایر معانی: (با ولگردی یا آهسته کاری) وقت تلف کردن، گهتباهی کردن، ولگردی کردن، فس فس کردن، کرکری خواندن، وقت کشی کردن (معمولا با: away)، اتلاف وقت

دیکشنری

دامن زدن
اسم
dawdleاهمال کار
فعل
snooze, nap, doze, slumber, caulk, dawdleچرت زدن
snooze, dawdle, moon, jauk, dilly-dallyبیهوده وقت گذراندن

ترجمه آنلاین

جست و خیز کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.