dabble
معنی
نم زدن، تر کردن، رنگ پاشیدن، سرسری کارکردن، در اب شلپ شلپ کردن، بطور تفریحی کاری را کردن
سایر معانی: (با پاشیدن یا فرو کردن) نم زدن، (به ویژه با دست) با آب بازی کردن، شلپ شلوپ کردن، (با: at یا in) ور رفتن، (به طور سطحی و تفننی) کار کردن، (از روی بلهوسی) به کاری پرداختن، (دست یا انگشت خود را کمی در آب) فرو کردن و درآوردن، (کمی) خیس کردن، (کمی) آغشتن، کم کم تر کردن
[نساجی] نم زدن - رطوبت زدن - رنگ پاشیدن
سایر معانی: (با پاشیدن یا فرو کردن) نم زدن، (به ویژه با دست) با آب بازی کردن، شلپ شلوپ کردن، (با: at یا in) ور رفتن، (به طور سطحی و تفننی) کار کردن، (از روی بلهوسی) به کاری پرداختن، (دست یا انگشت خود را کمی در آب) فرو کردن و درآوردن، (کمی) خیس کردن، (کمی) آغشتن، کم کم تر کردن
[نساجی] نم زدن - رطوبت زدن - رنگ پاشیدن