دستکاری شده، تقلبی (در مورد خوردنی ها)، جازده، قلابی، قلب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحقیر کردن، از قیمت کاستن، ارزان شدن، ناچیز شمردن سایر معانی: خوار کردن، خفیف کردن، قابل تحقیر کردن، ارزان کردن، از قیمت چیزی کاستن
پست کردن، خوار کردن، عیب دار کردن سایر معانی: خفیف کردن، کم ارج کردن، دون کردن، فرومایه کردن، مقام کسی را پایین بردن
کم اهمیت (یا ارزش) جلوه دادن