adulterated
معنی
دستکاری شده، تقلبی (در مورد خوردنی ها)، جازده، قلابی، قلب
دیکشنری
تقلبی
ترجمه آنلاین
تقلبی
مترادف
attenuated ، blended ، contaminated ، corrupt ، defiled ، degraded ، depreciated ، deteriorated ، devalued ، diluted ، dissolved ، impaired ، mixed ، polluted ، tainted ، thinned ، vitiated ، watered down ، weakened