نقطۀ رفتوبرگشت [حملونقل هوایی] محلی که براساس شرایط قرارداد، سفر از آنجا شروع و به همان جا ختم میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] نحراف از بهای تمام شده تاریخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرگت ناگهانی، عزیمت بدون تشریفات
[نفت] منحنی های انحراف گمانه های جانبی
[عمران و معماری] زمان پرواز هواپیما
خروج راداری [حملونقل هوایی] فرایند واپایش هواگردِ درحالخروج از حریم هوایی فرودگاه با استفاده از رادار نظارت (surveillance radar) برای حفظ ایمنی هواگرد ...
[ریاضیات] حرکت غیر منتظره
خلاف قاعده، سقم سایر معانی: چیز غیرعادی یا خلاف قاعده، چیز ناهنجار، ناهمسانی، نابهنجاری، خلاف قاعده بودن، سامان گریزی، ناهنجاری، انحراف از صفات اصلی (گیاه یا جانور)، غیر متعارف، بی ترتیب [عل ...
کناره گیری، اجتناب، احتراز، طفره، طفره روی سایر معانی: دوری، پرهیز، خودداری، جلوگیری
سر، اقدام، اغاز، شروع، عنصر، ابتدا، خاستگاه، فاتحه، منشاء، سراغاز، مبدا، مبتدا سایر معانی: شانس شخص تازه کار، خوشبختی اتفاقی، آغاز، (معمولا جمع) مراحل اولیه، اوایل
فوت، مردگی، مرگ، درگذشت، فنا، اجل، خاموش سازی یافوت، خواب مرگ سایر معانی: وفات، موت، تلف شدن زندگی، مرگ و میر، نابودی، تباهی، از میان رفتن، مرگ مانند، مرگسان، قتل، خونریزی، اعدام، (مهجور) هر ...
گریز، فرار، ترک خدمت، بی وفایی سایر معانی: ترک، رها (سازی)، فرار (از خدمت ارتش یا انجام وظایف)، قال گذاری