معنی

خلاف قاعده، سقم
سایر معانی: چیز غیرعادی یا خلاف قاعده، چیز ناهنجار، ناهمسانی، نابهنجاری، خلاف قاعده بودن، سامان گریزی، ناهنجاری، انحراف از صفات اصلی (گیاه یا جانور)، غیر متعارف، بی ترتیب
[علوم دامی] به هر نوع انحراف از حالت طبیعی اطلاق می شود.(ناهنجازی)
[زمین شناسی] غیرعادی ،خلاف قاعده ،غیر متعارف ،بی ترتیب، نابهنجاری، ناسانی، بی هنجاری به هر نوع انحراف از حالت طبیعی اطلاق می شود
[ریاضیات] بی هنجاری
[معدن] آنومالی (ژئوشیمی) - آنومالی (عمومی)
[نفت] نابه هنجاری

دیکشنری

ناهنجاری
اسم
anomalyخلاف قاعده
indisposition, deviance, anomaly, illness, irregularity, sicknessسقم

ترجمه آنلاین

ناهنجاری

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.