[کامپیوتر] دایرکتوری ؛ پیش فرض یا قراردادی - دایرکتوری پیش فرض - هنگامی که دایرکتوری مورد نظر را به کامپیوتر نگوییم، کامپیوتر در دایرکتوری پیش فرض قرار می گیرد. تحت OS/2 , MS-DOS و سیستمهای ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] گرداننده ی پیش فرض - گرداننده ی دیسکی که وقتی نام گرداننده ای را نمی آوریم، کامپیوتر به طور پیش فرض آن را انتخاب می کند. تحت OS/2 , DOS و سیستمهای عامل مشابه نوشتن نام گرداننده به ...
[کامپیوتر] صفحه خانه پیش فرض
[کامپیوتر] چاپگر پیش فرض
باقی دار سایر معانی: کوتاهی کننده، قصورکننده، طفره زن، سربازمقصر [حقوق] متخلف، خاطی، مختلس، کسی که بدهی خود را در سررسید نپردازد یا تعهد خود را ایفاء نکند [نساجی] ورشکسته ...
[حقوق] طرف مقصر طرف متخلف، طرف خاطی
[حقوق] حکم غیابی
رای غیایی، حکم غیایی
ورشکستگی، افلاس، توقف بازرگان سایر معانی: وازدگی، واخوردگی، مردودیت، شکست [حسابداری] ورشکستگی [حقوق] ورشکستگی
کمبود، کمیابی و گرانی، قحط و غلا سایر معانی: کمداشت، کمیابی، (در اصل) گرانی، گزافی، گرانبهایی، کمبود خوراک، قحطی
مدیون، بدهکار، ستون بدهکار سایر معانی: (شخص یا موسسه یا ملت) مدیون، وام دار [حقوق] بدهکار، مدیون [ریاضیات] ستون بدهکار دفتر روزنامه، ستون بدهکار، مقروض، بدهکار
عدم، فقدان، نبودن، کسری، احتیاج، نداشتن، ناقص بودن، فاقد بودن، کم داشتن سایر معانی: کمبود، کمداشت، کمبود داشتن، کسرداشتن، ناداشت، نایابی، (با: in یا for یا of) نیاز داشتن، بی بهره بودن، پیشو ...