معنی

کمبود، کمیابی و گرانی، قحط و غلا
سایر معانی: کمداشت، کمیابی، (در اصل) گرانی، گزافی، گرانبهایی، کمبود خوراک، قحطی

دیکشنری

کمبود
اسم
deficiency, shortage, deficit, shortcoming, dearth, leakageکمبود
dearthکمیابی و گرانی
dearth, famineقحط و غلا

ترجمه آنلاین

کمبود

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.