تعدیل کننده، خفه کننده، نم زن، الت میزان کردن جریان هوا سایر معانی: (هرچیزی که از شدت یا میزان چیزی بکاهد) کاستگر، (دودکش) دریچه ی هوا، (موسیقی) خفه کن، ضربه گیر، میراکن، میرانه، میراگر، کاه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سیم پیچ میرا کننده
میرانۀ صوتی [شنواییشناسی] مواد یا صافیهایی که در بخشهای مختلف سمعک قرار داده میشود تا خروجی آن را کاهش دهد|||متـ . میرانه 2 damper 3 ...
واژههای مصوب فرهنگستان
میرانۀ سمتگشت [هوافضا] سامانهای خودکار در هواگرد که انحراف در زاویۀ گردش هواگرد را حس میکند و با سکان عمودی آن را اصلاح میکند ...
مجموعه، خزانه داری، خزانه، گنجینه، گنج سایر معانی: گنجکده، گنج خانه، گوهرکده، (معمولا t بزرگ) وابسته به خزانه داری، جنگ، گرد آورد، (مجازی) گنجینه، گلچین، صندوق دولت، (t بزرگ - با: the) وزارت ...
شیر یا دریچهای که جریان هوا یا گازهای دیگر را واپایش میکند [علوم مهندسی]
← میرانۀ صوتی [شنواییشناسی]
افزارهای در سر پیشین میللنگ که برای کاهش لرزشهای ناشی از حرکت رفتوبرگشت پیستون طراحی شده است [قطعات و اجزای خودرو]