ماسهسایی [مهندسی مواد و متالورژی] 1. شکستن بخشی از قالب به سبب جفت نشدن دو لنگۀ آن بر روی هم در هنگام بستن که موجب برجستگیهای نامتقارن و ممتدی بر روی قطعه میشود 2. بر ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] کمربند خرد شده کمربندی از سنگهای خرد شده که توسط کاتاکلاسیت و میلونیتی شدن شدید تشخیص داده می شود.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود,کلاه بازیگرخانه
[نساجی] مواد تکمیلی ضد چروک - موادی که سبب مقاوم کردن پارچه های کرک دار در مقابل چروک شدن و نیز در مقابلاثرات فشار و اصطکاک و رطوبت می گردند
[زمین شناسی] منطقه خرد شده پهنه خردشدگی؛ ناحیه ای از برش گسلش یا پودرسنگ.
[عمران و معماری] خرد شده [زمین شناسی] خرد شده
[عمران و معماری] مقاومت خرد شدگی [زمین شناسی] مقاومت خرد شدگی
[نفت] منطقه ی خردشدگی
[عمران و معماری] محصول سنگشکن [زمین شناسی] محصول سنگ شکن
معمارى : سنگ شکنى [نساجی] چروک کردن - عمل خرد کردن یا له کردن و خارج کردننا خالصی های گیاهی پیم پس از کربونیزاژ [ریاضیات] سنگ شکنی، خرد کردن [معدن] سنگشکنی (خردایش) [خاک شناسی] خرد کردن ...
[زمین شناسی] آزمون خرد شوندگی
[نساجی] ماشین خرد کتتده خار و خاشاک گیاهی چسبیده به پشم