فرانامههای متباین [آیندهپژوهی] فرانامههایی که در زمانی یکسان و با عوامل کلیدی ثابت وضعیتهای کاملا متفاوتی را برای پدیدهای واحد ترسیم میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
شدید، قطری سایر معانی: قطری، شدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز سایر معانی: (با: from و [عامیانه ] than و [انگلیس ] to) متفاوت، ناسان، ناهمسان، وابر، ناساز، نابرابر، دگرسان، جدا، مشخص، گوناگون، چندین، دیگر، دیگری، ...
ناجور، مختلف، نابرابر، نامساوی سایر معانی: متمایز، ناسان، از هم جدا، ناهمخوان، غیرمتجانس