معنی

ناجور، مختلف، نابرابر، نامساوی
سایر معانی: متمایز، ناسان، از هم جدا، ناهمخوان، غیرمتجانس

دیکشنری

متفاوت است
صفت
different, several, various, diverse, disparate, variantمختلف
unequal, disparateنابرابر
inconvenient, uneven, disparate, inconsistent, misfit, inappropriateناجور
unequal, disparate, incoordinateنامساوی

ترجمه آنلاین

متفاوت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.