[نساجی] کفپوشی با حلقه های خاب چسبیده شده - نوعی موکت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] نمد کفپوش - فرش نمدی - هنر بومی روستاهای ایران
[نساجی] فرش ماشین باف با دستگاه ژاکارد - نوعی فرش ماشینی - روفرشی
1- مورد مطالعه، مورد نظر 2- در شرف تنبیه شدن
(در خیرمقدم ها و ضیافت ها) فرش دراز و قرمز، (با : the) خوشامدگویی مجلل، ضیافت پرشکوه، تشریفات و احترامات رسمی
[نساجی] قالی اسکاتلندی - پارچه چهارخانه اسکاتلندی
جانماز آب کشیدن
[نساجی] قالی یا قالیچه ترکمنی که تار و پود آن از پشم است
سرزنش کردن، عتاب کردن، گله کردن از، غرغر کردن سایر معانی: (با ملایمت) سرزنش کردن، نکوهیدن
(شدیدا) سرزنش کردن، بازخواست کردن، ملامت سخت، سخت ملامت کردن
علف مانند، پوشیده از چمن سایر معانی: سبز، علف رنگ، علفی، ساخته شده از علف، پوشیده از علف، واسی، علفدار
چمن، مرغزار، چمن زار، علفزار، راغ سایر معانی: علفزار (به ویژه اگر علف آن به عنوان علوفه بریده شود)، راه [زمین شناسی] چمن، چمنزار، چمنزار، مرغزار [آب و خاک] مرغزار