کجی [قطعات و اجزای خودرو] انحراف چرخ به درون یا بیرون نسبت به محور قائم آن
واژههای مصوب فرهنگستان
کجی [مهندسی بسپار - تایر] انحراف چرخ به درون یا بیرون نسبت به محور قائم آن
قوز یا خمیدگی اندک، تحدب کم، تیر یا الوار خمیده و کج، خمیده کردن، منحنی کردن سایر معانی: (مکانیک) خمیدگی (مثلا خمیدگی تیر سقف در اثر فشار)، گرده ماهی (مثلا برآمدگی وسط جاده در مقایسه با طرفی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] تیر خمیده
رانش کجی [مهندسی بسپار - تایر] نیروی جانبی ناشی از غلتش تایر در حالت کجی، که به نیروی کناری تولیدشده از تایر افزوده یا از آن کاسته میشود|||متـ . نیروی رانش کجی ...
کجی منفی [قطعات و اجزای خودرو] انحراف بخش فوقانی چرخ به سمت درون، نسبت به محور قائم
کجی مثبت [قطعات و اجزای خودرو] انحراف بخش فوقانی چرخ به سمت بیرون، نسبت به محور قائم
بر گرداندن، شکستن، منکسر کردن سایر معانی: (نور یا صدا یا گرما) شکستن، بازشکن کردن، انکسار [ریاضیات] تجزیه کردن، شکستن
کج، نظر، سطح اریب، کجی، شیب، سرازیری، سراشیبی، نگاه کج، خط کج، اریب، سراشیب، کج شدن، سرازیر کردن، شیب پیدا کردن، سرازیر شدن، کج کردن، کج رفتن، تحریف کردن سایر معانی: شیب دار شدن، یک وری شدن، ...
انحراف بخش فوقانی چرخ به سمت بیرون، نسبت به محور قائم [مهندسی بسپار - تایر]