بایگان، خزانه دار، صندوقدار، گنجور دانشکده سایر معانی: گنجور، صندوقدار (به ویژه در دانشگاه ها و آموزشگاه ها)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راتبه [عمومی] هزینهای که برای تحصیل در رشته یا دورهای معین به شخصی اختصاص داده شود
واژههای مصوب فرهنگستان
دلال، دهنده ورق، معاملات چی سایر معانی: (ورق بازی) دهنده ی ورق، فروشنده، (کسی که چیزی را خرید و فروش می کند) عامل، کنشکار، سوداگر، (خودمانی) فروشنده ی مواد مخدر
مجموعه، خزانه داری، خزانه، گنجینه، گنج سایر معانی: گنجکده، گنج خانه، گوهرکده، (معمولا t بزرگ) وابسته به خزانه داری، جنگ، گرد آورد، (مجازی) گنجینه، گلچین، صندوق دولت، (t بزرگ - با: the) وزارت ...