معنی

بایگان، خزانه دار، صندوقدار، گنجور دانشکده
سایر معانی: گنجور، صندوقدار (به ویژه در دانشگاه ها و آموزشگاه ها)

دیکشنری

بسار
اسم
treasurer, bursar, quaestorخزانه دار
cashier, treasurer, purser, bursarصندوقدار
bursarگنجور دانشکده
archivist, recorder, bursar, chartulary, keeper, watchmanبایگان

ترجمه آنلاین

بورس

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.