عرض، وسعت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پهنا، عرض، وسعت نظر، عریضی سایر معانی: فراخی، (بیشتر در مورد پارچه) قطعه، قواره، گسترش، پهنه، وسعت، سعه، گشادگی [عمران و معماری] پهنا - عرض [ریاضیات] عرض، پهنا، پهنه
وسعت، پهنه، پهنا، عرض، عریضی، ضخامت، چیز پهن سایر معانی: پهنی، گسترش، پهناوری، دامنه، گستره، گشادگی، فراخی، (پارچه و غیره) قواره، تخته [عمران و معماری] عرض - پهنا [برق و الکترونیک] پهنا 1. ب ...