breadth
معنی
پهنا، عرض، وسعت نظر، عریضی
سایر معانی: فراخی، (بیشتر در مورد پارچه) قطعه، قواره، گسترش، پهنه، وسعت، سعه، گشادگی
[عمران و معماری] پهنا - عرض
[ریاضیات] عرض، پهنا، پهنه
سایر معانی: فراخی، (بیشتر در مورد پارچه) قطعه، قواره، گسترش، پهنه، وسعت، سعه، گشادگی
[عمران و معماری] پهنا - عرض
[ریاضیات] عرض، پهنا، پهنه
دیکشنری
وسعت
اسم
width, breadth, expanseپهنا
width, latitude, breadth, petition, ordinate, presentationعرض
breadth, largess, liberalismوسعت نظر
breadth, widthعریضی
ترجمه آنلاین
وسعت