width
معنی
سایر معانی: پهنی، گسترش، پهناوری، دامنه، گستره، گشادگی، فراخی، (پارچه و غیره) قواره، تخته
[عمران و معماری] عرض - پهنا
[برق و الکترونیک] پهنا 1. بعد افقی تصویر تلویزیون یا فکس 2. مدت زمان پالس . - عر ض
[زمین شناسی] پهنا، عرض، ضخامت یک رگه اصلی که با زاویه قایمه نسبت به شیب اندازه گیری می شود
[ریاضیات] عرض، پهنا، پهنه
[آمار] پهنا
[آب و خاک] عرض، پهنا
[سینما] پهنا (ویدئو)