محدود، کراندار سایر معانی: کران دار [برق و الکترونیک] کران دار [ریاضیات] کراندار، محدود، کرانه دار، محصور، پایاندار [آمار] کراندار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساخته، درست شده [ریاضیات] کنج دار
حاشیه دار، ریشه دار