ترابست [رمزشناسی] 1. فرایند ایجاد تناظر بین دو عنصر اطلاعاتی مرتبط 2. تأیید ارتباط شناسه یک هستار با کلید عمومی آن توسط یک نهاد مورد اعتماد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
انقیاد، جلد، شیرازه، صاحفی، اجباری، الزام اور سایر معانی: بست، (هر چیزی که ببندد یا وصل کند) بند، باندپیچی (زخم و غیره)، (خیاطی - روبان یا نواری که برای استحکام بیشتر بر حاشیه یا سجاف یا درز ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] محدودیت های فعال مار تنگ
[حقوق] قرارداد الزام آور، عقد لازم
انرژی بستگی [فیزیک] انرژی لازم برای جدا کردن هر ذره از یک سامانه
[برق و الکترونیک] نیروی اتصال
[نساجی] نقطه پیوستگی
[نساجی] تاب محافظ
[عمران و معماری] مفتول مخصوص میلگرد
[نساجی] ماده خنثی کننده قلیا ( ماده اسیدی که قلیائیت حمام رنگ را خنثی می کند )
[نفت] ملاط
صحافی کتاب، کتاب سازی، تجلید سایر معانی: صحافی، کتاب دوزی، هنر کتاب سازی