محک [رایانه و فنّاوری اطلاعات] معیار سنجش ویژگیهای سامانه
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] برنامه محک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] آزمایشهای مقایسه ای ( محک ) برنامه کامپیوتری که برای کارایی یک کامپیوتر یا قطعه ای از نرم افزار به کار می رود مثلا" سرعتی که کامپیوترها با آن محاسبه را انجام می دهند معمولا" توسط ...
[زمین شناسی] برنامه ای برای محک زدن گوشی همراه برنامه ای که قابلیت های گرافیکی محیط جاوای گوشی را محک می زند و اطلاعات دقیقی در مورد مشخصات گرافیکی فضای جاوای گوشی را به شما ارایه می کند .
محک، میزان، معیار، ملاک، ضابطه، مقیاس، نشان قطعی سایر معانی: پیمانه، سنجه، استاندارد (standard)، ایاره [عمران و معماری] ضابطه - معیار - مصداق - سنجه [برق و الکترونیک] معیار، محک [نساجی] میزا ...
حد وسط، هنجار، قاعده، اصل قانونی، ماخذ قانونی، مقیاس یا معیار سایر معانی: معیار، ضابطه، دستور، میزان، هند، حد متوسط، میانگین، معدل [بهداشت] هنجار - هنج - نرم [حقوق] هنجار، معیار، رسم، عرف و ...
محک، معیار، سنگ محک سایر معانی: (هر وسیله ی تعیین اصالت یا ارزش) محک، سنگ محک (basanite هم می گویند)
پیمانه، معیار، مقیاس، چوب ذرع سایر معانی: نوار یا چوب مدرج به طول یک یارد، میزان
آزمون توان پردازش سامانۀ رایانهای، شامل سختافزار و نرمافزار، با برنامههای استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ...