پست، اعماقی سایر معانی: مبتذل، (به طور باور نکردنی) احساساتی، نامربوط، عمقی، دون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران گر، فورانی، احساساتی
ضعیف، شنگول، مرطوب سایر معانی: (خودمانی) ابله، احمق، بی شعور، ابدان، پر شهد، خیلی احساساتی، کودن، معتاد به مشروبات
کهنه، مبتذل سایر معانی: پیش پا افتاده، بی مزه، خالی از لطف و تازگی، تکراری