معنی

کهنه، مبتذل
سایر معانی: پیش پا افتاده، بی مزه، خالی از لطف و تازگی، تکراری

دیکشنری

ممنون
صفت
vulgar, banal, trite, trivial, stale, commonplaceمبتذل
old, stale, archaic, antiquated, obsolete, triteکهنه

ترجمه آنلاین

پیش پا افتاده

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.