دلبستگی [روانشناسی] گرایش کودک به برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با برخی از افراد و احساس امنیت بیشتر در حضور آنها، مانند ارتباط فرزند با والدین ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ضمیمه، الصاق، علاقه، وابستگی، حکم، دلبستگی، تعلق، دنبال سایر معانی: وسیله ی اتصال، وصل کننده، (ابزار و ماشین آلات) وسایل اضافی، مخلفات، پیوست کردن، چسباندن، ضمیمه سازی، ضبط [کامپیوتر] ضمیمه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] دستگاه الحاقی کپی ساز
اختلال دلبستگی واکنشی [روانشناسی] اختلالی در نوزادی و اوایل کودکی که مشخصۀ آن آشفتگی در تعامل اجتماعی و عدم تناسب آن با مرحلۀ رشد روانی است|||متـ . اختلال دلبستگی attachment disorder ...
توقیف مجدد، در مورد کسى که قبلا "توقیف شده بوده و به علتى بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است قانون ـ فقه : sine die
[ریاضیات] دستگاه الحاقی شیارساز
[زمین شناسی] اتصال خورشیدی - دستگاهی کمکی که می تواند برای تعیین نصف النهار مستقیماً به کمک خورشید به ترانزیت یا قطب نمای نقشه برداری متصل می شود. مقایسه شود با: solar compass (قطب نمای خورش ...
[حقوق] قرار توقیف (مال یا شخص)
توقیف نامه، حکم توقیف [حقوق] قرار توقیف مال (یا شخص)
سرک، افزایش، ضمیمه، اضافه، جمع، لقب، متمماسم، اسم اضافی، ترکیب چند ماده با هم سایر معانی: (حساب) جمع، اضافه شدن، افزودگی، هر چیز اضافه شده یا الحاق شده به چیز دیگر، الحاقی، اضافی، عنوانی که ...
توافق، رضایت، الحاق، چسبیدن، طرفداری، الصاق، دوسیدگی، چسبیدگی، انضمام، قبول عضویت، کشش سطحی، هم بستگی، الحاق دولتی به یک پیمان سایر معانی: چسبش، هم چسبی، به هم چسبیدگی، دوسش، برچسبیدگی، وفاد ...
ضمیمه، پیوست، دستگاه فرعی سایر معانی: الحاقیه، برافزود، برآویخت، جزو، آویزه [زمین شناسی] ضمیمه ،پیوست ،دستگاه فرعى، ضمایم متصل به بدن حشرات، مانند پاها و بالها. [ریاضیات] ضمیمه، اضافه ...