گوارده [زمینشناسی] ویژگی سنگ یا مادهای که فرایند گوارد بر آن انجام شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
جلب کردن، اشغال کردن، درشت نوشتن، احتکار کردن سایر معانی: (توجه و غیره را کاملا به خود) معطوف کردن، جذب، به سوی خود کشیدن، به خود جلب کردن، گیرایی داشتن، (سابقا) با حروف درشت نوشتن (اسناد و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر جسمانی، جا دادن، متحد کردن، امیختن، بهم پیوستن، ترکیب کردن، یکی کردن، ثبت کردن، داخل کردن، دارای شخصیت حقوقی کردن سایر معانی: (چیزی را با چیزی که قبلا درست شده است) یکپارچه یا ممزوج کردن ...
(شرکت و غیره) رسما به ثبت رسیده، همبسته، همبند شده، یک کاسه، یکپارچه، متحد شده، ملحق شده، ضمیمه شده
میگسار، خیس خوری، خیس خوردن، رسوخ کردن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن، خیساندن، غوطه دادن، غوطه ور ساختن، خیس کردن سایر معانی: (کاملا) خیس کردن، تر کردن، آغاردن، ژفیدن، خیسیدن، آبروت ...
ویژگی سنگ یا مادهای که فرایند گوارد بر آن انجام شده باشد [زمینشناسی]